رادمنش | زمزمههای افزایش بهای بنزین از مدتها پیش به گوش میرسید و درآوردن کارتهای سوخت خاک گرفته و تلاش برای یادآوری رمز آن در چند ماه اخیر ذهن مردم را به خود مشغول کرده بود؛ اما مهمترین دل مشغولی مردم شاید این باشد که با افزایش بهای بنزین، قیمت دیگر کالاها و خدمات هم افزایش، و موجودی جیبشان کاهش پیدا کند.
سعید لیلاز، اقتصاددان، درباره افزایش قیمت بنزین معتقد است که این اتفاق باید خیلی زودتر از اینها رخ میداد و دولت روحانی در اجرای آن تأخیر کرده و اگر طبق طرحی که مصوب شده، یارانه آن به مردم تعلق گیرد، به نفع همه است. گفت وگوی ما با این اقتصاددان درباره همین بحث داغ و دل مشغولی این روزهای مردم است.
شما از موافقان افزایش بهای حاملهای انرژی هستید. استدلال شما برای افزایش قیمت حاملهای انرژی، به طور اخص بنزین، چیست؟
بدترین نوع تبعیضی که ممکن بود در کشوری نفتی مثل ایران باشد، این بود که طبقات برخوردار بتوانند دهها برابر طبقات فرودست بنزین مصرف کنند، ولی دود و ترافیک و سرطانش به طور مساوی و حتی برای فرودستان بیشتر هم باشد. کاری که دولت آقای روحانی کرد که هم دیر بود و هم کامل اجرا نشده، یک قدم بزرگ به سمت عدالت اجتماعی و بهبود معیشت اقشار فرودست است و در عین حال گام کوچکی است برای حل مشکلات بزرگ دیگری مثل آلودگی هوا و همین طور ترافیک.
بارها از استدلال تبعیض و عدالت اجتماعی برای توجیه افزایش قیمت سوخت استفاده شده است. ممکن است قشر خیلی پایین جامعه وسلیه نقلیه شخصی نداشته باشند که بخواهند بنزین مصرف کنند، اما اگر از بقالی کوچک محله شان هم خرید کنند، افزایش قیمت بنزین میتواند روی قیمت تمام شده آن کالا که از کارخانه تا آنجا رسیده است، تأثیر بگذارد. افزایش قیمت سوخت به افزایش قیمتها دامن نمیزند؟
این یک توهم بزرگ است. شاهد علمی بر اثر تعیین کننده افزایش قیمت بنزین یا هر سوخت دیگری بر سطح عمومی قیمتها وجود ندارد. پارسال نرخ متوسط تورم ۳۵ درصد و نرخ نقطه به نقطه تورم در ایران به ۵۳ درصد رسید؛ درحالی که هیچ افزایشی در قیمت حاملهای انرژی وجود نداشت. امسال تا الان نرخ تورم به نصف پارسال رسیده، اما باز میبینیم که هیچ افزایش قیمتی در حاملهای انرژی نداشته وجود است. تورم یک اتفاق علمی است که عوامل بسیار روشنی دارد و کوچکترین ارتباطی به افزایش قیمت این یا آن کالا از جمله بنزین ندارد. در تمام ۵۰ سال گذشته اقتصاد ایران تورم داشته است؛ درحالی که هم در دوره آقای احمدی نژاد و هم در دوره آقای روحانی متأسفانه قیمت بنزین برای ۲ دوره پنج ساله ثابت ماند، ولی تورم همچنان ادامه داشت. این استدلال را با توجه به شواهد عینی اقتصاد ایران تا قیامت میشود ادامه داد. تورم در علم اقتصاد ناشی از بر هم خوردن موازنه عرضه کل و تقاضای کل است. موازنه این دو منجر به تورم میشود. عرضه کل چیست؟ فرض کنید ۱۰۰ میلیارد دلار بر اثر تحریمها در یک سال ونیم گذشته از دست داده ایم. این یعنی عرضه کل کاهش پیدا کرده است، اما از آن طرف تقاضای کل به صورت موج شدید افزایش نقدینگی در تمام ۴۰ سال گذشته ادامه داشته است؛ از جمله در دولت آقای روحانی. معلوم است که تورم میزاید. این ربطی به قیمت دلار و بنزین ندارد.
آیا افزایش قیمت بنزین در افزایش هزینه اقشاری که بخواهند از وسیلههای غیرشخصی مانند تاکسی استفاده کنند، تأثیر نمیگذارد؟
حتما میگذارد؛ ولی باید ببینید سهم مصرف سوخت سبد خانوار چقدر است. ضمن اینکه اگر قیمت حاملهای انرژی را ۱۰ برابر کنیم و پولش را به دلار آمریکا تبدیل کنیم و چک بکشیم در وجه بدترین دشمن ملت ایران، بهتر از این کاری است که الان داریم انجام میدهیم. هیچ ملتی در دنیا ثروت ملی اش را به ترافیک و آلودگی و سرطان تبدیل نمیکند، مگر ایران. این سیاست باید تغییر کند؛ دیر یا زود. اینکه دولت درآمد حاصل از افزایش قیمت بنزین را صرف چه چیزی خواهد کرد، میتواند محل اختلاف باشد. همین که ما یارانه نقدی اقشار فرودست را ۱۲۰ درصد اضافه کنیم، بخشی از آن پیشنهاد خود من به دولت بود و من خیلی خوش حالم که دولت دارد در مسیر درست گام برمی دارد.
به ترافیک هم اشاره کردید. آیا تجربه رسیدن قیمت بنزین از ۸۰ تومان به ۱۰۰۰ تومان نشان میدهد که ترافیک کاهش پیدا کرده است؟
حتما مؤثر بوده است. فرض کنید اگر قیمت بنزین ثابت بماند و تولید خودرو هم از حدود ۶ هزار دستگاه در سال ۶۸ به یک ونیم میلیون دستگاه در سال ۹۶ برسد، آن وقت باید به شما میگفتم که چه وضعیتی پدید میآمد.
عید فطر امسال برای اولین بار در تاریخ ایران، پلیس راهنمایی ورانندگی بارها از مردم خواست که دیگر به شمال نروند.
خب، با بنزین هزارتومانی دارند این سفرها را میروند، نه بنزین ۸۰ تومانی. چرا این قدر مصرف میکنند؟
قیمت بنزین مهم نیست، سهمش در سبد خانوار مهم است. اگر رشد درآمدهای شما بیش از رشد قیمت بنزین باشد، هیچ گاه مصرفتان کاهش پیدا نمیکند. این مغالطه علمی ناشی از نادیده گرفتن همین رابطه است. افزایش قیمت بنزین باید بسیار بیشتر از نرخ تورم باشد. به هر روشی باید مصرف بنزین در ایران را به نصف برسانیم. در کشورهای اروپایی یا حتی در ترکیه، امارات متحده، جمهوری آذربایجان یا عربستان که قیمت بنزین بالاتر از آن چیزی است که ما مصرف میکنیم، میبینید که از نظر ترافیک وضعیت متوازن تری دارند. ضمن اینکه من به شما اطمینان میدهم که روزانه بین ۲۰ تا ۴۰ میلیون لیتر انواع فراوردهها در ایران دارد قاچاق میشود و این ثروت ملت ایران است که دارد از بین میرود.
یکی از مباحثی که زیاد مطرح میشود، همین مقایسه قیمت سوخت در ایران با کشورهای دیگر مانند کشورهای اروپایی یا همین عربستان است که گفتید. اما آیا درآمد یک نفر در عربستان و درآمد یک نفر در ایران برابر است که بخواهیم نرخ سوختشان را با هم مقایسه کنیم؟
فرض کنید که نیست. اینکه من، چون درآمدم پایینتر است، اجازه داشته باشم بنزین را آتش بزنم، بهتر است یا بنزین کمتری مصرف کنم، ولی پول نقد داشته باشم که شاید دلم خواست پنیر بخرم یا کتاب بخوانم. ورنر زومبارت، اقتصاددان بزرگ آلمانی، میگفت کسی که کالا دارد، یک لذت دارد و آن لذت مصرف کردن و داشتن آن کالاست، اما کسی که پول دارد، ۲ لذت دارد؛ یکی لذت حق انتخاب و یکی لذت دارایی داشتن و حق انتخاب برای مصرف کردن است. با این سیاستی که آقای روحانی در پیش گرفته است، ما یک لذت را تبدیل به ۲ لذت کرده ایم. این که نباید مایه ناراحتی کسی باشد.
فکر میکنید خود مردم هم موافق اند که دولت این لذت را بهشان بدهد؟
قطعا موافق اند. اگر دستگاههای تبلیغاتی به ویژه رادیو و تلویزیون که هیچ گاه در سالهای اخیر ازانتقاد بجا و حتی نابجا علیه دولت فروگذار نکرده اند، همراهی کنند و به ملت توضیح دهند، حتما موافق میکنند. به علاوه اگر مردم مخالف باشند، اشکالی ندارد. در انتخابات بعدی میتوانند دست به انتخاب بزنند. انتخابات محل همین است که هر کس از سیاست دولتی خوشش نیامد، به دولت و جریان دیگری رأی بدهد. من به شما قول میدهم اگر سیاستی که من عرض میکنم، به درستی اجرا شود که تمام طراحیهای سازمان برنامه و بودجه دولت آقای روحانی این را نشان میدهد که درست برنامه ریزی کرده اند، اکثریت مردم به شدت و با قدرت از این وضعیت دفاع خواهند کرد. پولی که قرار است از این ماه به مردم بدهیم که ۲۰۰ هزار تومان است، پیش از این یا نابود میشده یا به وسیله گروههای خاصی خرج میشده است.
بله، «اگر» این ۲۰۰ هزار تومان پرداخت شود.
مگر ممکن است پرداخت نشود؟
بله، همان طور که در چند سال گذشته ریالی به ۴۵ هزار تومان یارانه اضافه نشد، ولی حاملهای انرژی افزایش قیمت داشت.
اگر پرداخت نشد و ما فهمیدیم که دولت آن را به امر ناپسند زده است، آن وقت دوباره با هم مصاحبه خواهیم کرد و خواهید دید که من نظرم را تغییر خواهم داد. من طرف دار کاهش سهمیه بنزین به ۴۵ لیتر بودم تا هر مقداری که درآمد داشت، بدهیم به مردم، اما دولت قبول نکرد. ما الان هزینه مصرف بنزین را نقدی میدهیم به مردم. از طرفی آن حاملهای انرژی که بر اساسش یارانه نقدی پرداخت میشد، ۵ سال است که ثابت مانده است، یارانه هم ثابت مانده است؛ اما برق و آب و اینها نرخ عمومی تورم است و نمیشود که ما تمام منابع سرمایه گذاری را بدهیم نسل فعلی بخورد که میخواهد گران نباشد. مهم این است که دولت اگر تورم ایجاد میکند، بتواند هر سال به اندازه نرخ تورم دستمزد معیشتی گروههای فقیر و حقوق بگیر جامعه را افزایش بدهد و من به شما خبر بدهم؛ تنها دولتی که در تمام دوره استقرارش بی وقفه حداقل دستمزد کارگرها، کارمندها و بازنشستهها را بیش از تورم افزایش داده، دولت آقای روحانی است. اگر دولت یارانهای که قولش را داده است، پرداخت نکرد، در آن صورت ما از آقای روحانی به عنوان خُلف وعده انتقاد خواهیم کرد، نه به عنوان اینکه چرا سوخت را گران کرد. من باز هم تکرار میکنم؛ اگر پول یارانه بنزین را در چاه دفن کنیم، بهتر از این روشی است که الان استفاده میکنیم.